عمل غیژیدن کودکان و زمین گیران. غیژیدن چنانکه مردمی اشل از دو پای یا کودک پیش ازراه افتادن. رفتن کودک با کشیدن نشیمنگاه بر زمین. غیژیدن در حال نشسته بودن، چنانکه طفل شیرخوار. و باکردن صرف شود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سر خوردن در حال نشسته. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمالزاده)
عمل غیژیدن کودکان و زمین گیران. غیژیدن چنانکه مردمی اشل از دو پای یا کودک پیش ازراه افتادن. رفتن کودک با کشیدن نشیمنگاه بر زمین. غیژیدن در حال نشسته بودن، چنانکه طفل شیرخوار. و باکردن صرف شود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سر خوردن در حال نشسته. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمالزاده)
شهری در کشور بلژیک (فلاندر غربی) که بر کنار لیس واقع است و 43500 تن سکنه دارد. در این شهر کارخانه های پارچه بافی، تهیۀ نخهای پنبه ای و کلاه سازی دایر است. در سال 1302 میلادی در جنگ مهمیز طلائی ها به دست فلاماندها افتاد. (از لاروس)
شهری در کشور بلژیک (فلاندر غربی) که بر کنار لیس واقع است و 43500 تن سکنه دارد. در این شهر کارخانه های پارچه بافی، تهیۀ نخهای پنبه ای و کلاه سازی دایر است. در سال 1302 میلادی در جنگ مهمیز طلائی ها به دست فلاماندها افتاد. (از لاروس)